هیمنهیمن، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

هیمن کوچولوی ما

از پوشک گرفتن عسلم !

شنیدی میگن نی نی ـای پسر دیرتر حرف میزنن ، دیر تر راه میفتن ، دیرتر از پوشک گرفته میشن ؟ ! بله ، نشنیدی مامان جون ولی میگن ، شما ی نمونه متناقض بودی ! گل پسرم در یک مأموریت یک روزه نه کمتر نه بیشتر از پوشک گرفته شد بعلـــــــــــه اونم چی اردیبهشت ماه . قربونت برم که چقد با مامان راه میای و اصن اذیتش نمیکنی ! الان به محض جیش گرفتنت دستمو میگیری و میگی ماما پی پی ! شماره یک و دوشم با اشاره میفهمونی بخوررررررررمت من !     ...
23 خرداد 1392

تأخیر !

سلام هیمن خوبم   هیچ دلیل موجه برای این غیبت نیمه کبری ندارم و فقط معذرت میخوام ! این مدت خیلی اتفاقا افتاد ولی خب نه نوشتنشون تو ی پست ممکنه و نه من حافظم خیلی قویه ! از جمله ... بعله دختر عمه دار شدی ، دومین دختر عمه ت مهلا جون بهمن ماه به دنیا اومد و باباجون چهارمین نوه شو هم بغل کرد . بعد از این همه روز نبودن واقعا نمیدونم چی بگم  دامنه لغاتی که استفاده میکنی اینقد گستـــــــــــرده شده که نوشتنشم ممکن نیس ! بعله مامان شما تو این چن ماه اینقد پیشرفت داشتی دایی ، عم ( عمو ) ، ماما ، مِی(بابا مهدی ) ، امی (امیر)،اَمَن ( احمد ، عاشق عمو احمدیییی دل به دل راه داره و حتم دارم عمو احمدم شمارو دوس داره مگه نه عموجون ...
23 خرداد 1392
1